Tuesday, October 6, 2015

السلام علیک یا امام الرئوف

دختر بچه ای معلول شفا گرفته بود ، آوردنش

پرسیدم : چی دیدی میشه بگی ؟

با آرامش خاص گفت ، فقط به پدرم بگو بیاد

به پدرش گفت :

آقایی نورانی به سرم دست کشید و گفت؛

« به پدرت بگو به خواهرم چیزی نگوید آبرو داری کند »

اشک پدر ریخت رو به من کرد و گفت :

وقتی دخیل بستم به امام رضا گفتم؛

می خوای دخترمو شفا ندی ، نده...

ولی اگه برگردم میرم قم به خواهرت گلایه میکنم...
.
.
.السلام علیک یا امام الرئوف

No comments:

Post a Comment